استراتژی توسعه شهری
استراتژی توسعه شهر (CDS) ابزاری برای کمک به برنامه ریزی استراتژیک شهرها است. تا بتواند پتانسیل شهرنشینی را مهار کند. استراژی توسعه شهری یک فرایند عمل محور است. به واسطه استراژی توسعه شهری مشارکت در سطح شهرها و مناطق اطراف آن توسعه پیدا می کند و پایدار می گردد. این به خودی خود سبب می شود تا رشدی عادلانه در شهرها و مناطق اطراف ایجاد شود. کیفیت زندگی در سطح شهرها و مناطق اطراف توسعه و بهبود یابد.
استراتژی توسعه شهری زمینه های ایجاد یک چشم انداز بلند مدت می باشد. همچنین یک رویکرد توسعه یافته استراتژیک در برنامه ریزی شهری در شهرها فراهم می آورد. اهداف و ایده اصلی استراژی توسعه شهری این تغییر “دخالت های استراتژیک عمومی، خصوصی و جامعه مدنی با ایجاد موقعیت مناسب و به موقع. که می تواند مسیر توسعه یک شهر را به طور قابل توجهی تغییر دهد. علاوه بر آن به بهبود عملکرد شهرها و شهرداری ها نیز منجر می شود “
استراتژی توسعه شهری نه تنها به فکر تدوین یک استراتژی است. بلکه به واسطه اجرای آن سبب پایداری ابتکارات می گردد. همچنین سبب ادغام مسائل بهره برداری و نگهداری در کل فرآیند است.
استراتژی در واقع طرح یا ایده برای رسیدن به یک هدف خاص می باشد. یک استراتژی برای آنکه بتواند با شرایط تطبیق و تغییر یابد. بایستی منعطف و باز باشد. از این نظر، باید یک “طرح” متعارف متفاوت باشد. در اکثر زمینه ها یک برنامه یا طرح ثابت برای یک هدف مشخص است. یک طرح ماهیتی کاملاً مشخص که مجاز به انحراف نمی باشد.
استراتژی توسعه شهری و چگونگی آن؟
برنامه ریزی استراتژیک نیازمند تهیه یک نقشه راه بلند مدت (معمولاً چند ساله) است. این برنامه استراتژیک شامل مجموعه ای از اهداف و اقدامات خاص تشکیل شده است. یک برنامه استراتژیک مبتنی بر چشم اندازی است که مسیری روشن برای آینده را تعیین می کند. اما همچنین دارای انعطاف پذیری برای تطبیق خود با گذشت زمان و بر اساس نیاز است.
بیشتر شیوه ها و نمونه های برنامه ریزی استراتژیک حداقل به سه سوال اصلی پاسخ می دهند.
کجا هستیم؟ می خواهیم کجا باشیم؟ و چگونه می توانیم به جایگاهی که می خواهیم برسیم؟
چگونه این استراتزی را پیاده سازی کنیم و دریابیم که توانسته ایم در مسیر خود قرار گیریم؟
برای دستیابی به اولین سوال (ما کجاییم؟) بایست به تجزیه و تحلیل وضعیت موجود پرداخت.
سوال دوم (ما می خواهیم کجا باشیم؟) با چشم انداز آینده مورد حمایت قرار می گیرد. اهداف واقعی آن را پشتیبانی می کند.
سوال سوم (چگونه می توانیم به آنجا برسیم؟) از طریق تهیه گزینه های استراتژیک و یا یک برنامه منظم استراتژیک پاسخ داده می شود.
سوال چهارم (چگونه پیاده سازی کنیم و بدانیم که آیا در مسیر خود هستیم؟) مربوط به اجرا، بهره برداری و ارزیابی گزینه های استراتژیک است.
ارکان اصلی یک برنامه استراتژیک موفق :
۱) اراده سیاسی: یکی از ارکان اصلی برنامه استراتژیک که بتواند موفقیت را به همراه داشته باشد اراده سیاسی می باشد. یک برنامه استراتژیک فقط به اندازه طرفداران آن قوی است.
برنامه ریزی استراتژیک اگر در سطح دولت محلی اجرا شود می تواند موفق باشد. چرا که پشتیبانی واحد ها و نهاد های اجرایی، نهاد قانونگذاری و روسای بخش های تحت تأثیر را می تواند داشته باشد. اراده سیاسی باید به اندازه کافی قوی باشد تا بتواند از منابع لازم برای پیاده سازی و بهره برداری و نگهداری استفاده کند.
۲) مشارکت: گروههای ذینفع باید برای مشورت مداوم در اجرای برنامه جمع شوند. در مراحل آتی برای ارائه بازخورد از روند برنامه ریزی همکاری لازم را داشته باشند. چندین سطح مختلف مشارکت وجود دارد. یکی از شیوه های مشارکت، مشارکت فعال است.
در این سطح از مشارکت ذی نفعان به طور فعال در تصمیم گیری های برنامه ریزی درگیر می شوند. این خود به توانمندسازی آنها کمک می کند. در عین حال، به احتمال اطمینان از نتیجه مشارکت گروههای مختلف جامعه اطمینان حاصل میشود.
همچنین منجر به بازخوردی می شوند که می تواند به بهبود تصمیمات برنامه ریزی کمک کند. اما مشارکت دولت های محلی نمی توانند همه کارها را به تنهایی انجام دهند. هرچه مشارکت بهتر باشد ، استراتژی نیز بهتر است.
فرضیه های اصلی برنامه استراتژیک
فرضیه اصلی فرایند برنامه ریزی استراتژیک مبتنی بر مشارکت این است. مکانیسم های تصمیم گیری و تحویل سنتی از بالا به پایین بدون دخالت ذینفعان مربوطه در مقابل چالش های پیچیده ای که دولت های محلی با آن روبرو هستند ناکافی است.
در سطح جهانی بسیار ناپایدار کنونی، استراتژی توسعه شهری یک برنامه، فرایند و ابزار بسیار مهم است. این برنامه جهت کمک به دولت ها، مدیران شهری و شرکای توسعه ایجاد شده است. همچنین سبب ایجاد مقاومت و زمینه ای برای رشد اقتصادی، ایجاد جوامع منسجم تر و بهبود محیط زندگی بشر می شود.
این روند از دو طریق مهم انجام می گردد:
یک با ایجاد یک حوزه انتخابی برای برنامه ریزی بهتر
دو تغییر از طریق همکاری بهتر بین ادارات دولتی و مشارکت معنادار میان ساکنان و بخش های خصوصی (روند بهبود)